فریمان-معتمدین معین

متن مرتبط با «نقاشی» در سایت فریمان-معتمدین معین نوشته شده است

نقاشی چهره شهید رضا صادقی یونسی

  • رویدادهای هنری در شهرستان فریمانمراسم رونمایی از تمثال مبارک شهید رضا صادقی یونسی اولین شهید مدفون در شهر فریمان در سال ۱۳۶۰(اثر استاد امین هنرتبار _نقاش شهدای مدافع حرم در سوریه) به مناسبت چهل ویکمین سال شهادت این شهید عزیز؛ با حضور ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان فریمان(خانم مهندس کامیابی) و مدعوین از اداره کل اداره فرهنگ وارشاداسلامی استان خراسان رضوی(معاونت هنرهای تجسمی و هیات همراه) و جمعی از مدیران موسسات هنری و فرهنگی وهنرمندان و برادر ارجمند شهید(حسن صادقی یونسی) برگزار شد.قابل ذکر است مدرس مدعو مرکز(استاد اکرم سلاطینی اسلامیه) و مدیر اداره فرهنگی دانشگاه پیام نور مرکز فریمان(مهندس رضا حسینی) و سرکار خانم استاد سلیمه توحیدی (خانواده شهید توحیدی و مدیر آموزشگاه هنر ایده ) و پیشکسوت ارجمند مهندس مجید توکلی فریمانی ؛در این رویداد فرهنگی و هنری حضور داشتند و از جناب استاد هنر تبار بخاطر فعالیت های هنرشان برای زنده نگه داشتند یاد و خاطره شهدا قدردانی نمودند.در بخشی از برنامه های این رویداد ؛تجربه زیسته استاد حکیمی پیشکسوت هنر؛ و روایتگری کوتاه پیام آور ایثار(عضو گروه تخریب_ل.۵.ن)و از نمایشگاه هنرهای تجسمی دانش آموزان" هنرستان فنی و حرفه ای ندادادی" با توضیحات نماینده دانش آموزان سرکار خانم علیزاده بازدید بعمل آمد و معرفی هنرستان و رشته های آن توسط سرکار خانم حنایی فریمانی صورت پذیرفت و پذیرایی حسن ختام یکروز پرخاطره بود.انتهای پیام/برچسب‌ها: نقاشی, نگارگری نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم بهمن ۱۴۰۱ساعت 16:20 توسط حسن صادقی یونسی| | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • نقاشی

  • نقاشی در فریمان نماز صبح مان را خوانده بودیم؛سکوت بود و مه آلودگی؛مثل پاییز های مناطق غرب کشور. حمید و من و امین راه نسبتا طولانی در پیش داشتیمقصدمان بازدید از پلایای بجستان و برگزاری کرسی آزاد اندیشی در شهر یونسی بود.ریاست شورای شهر پیشنهاد کرد در نماز جمعه برادر امین صحبت کند... از خاطرات حضور در سوریه و نقاشی تصاویر شهدای مدافعین حرم.اتومبیل در جاده به واسطه مه متراکم آهسته حرکت می کرد...و امین داشت تمرین روایتگری می کرد... می گفت به دعوت نماینده  وقت محترم مقام معظم رهبری در سوریه تصاویر شهدای بسیاری را در محدوده زینبیه ترسیم کردم...شهدای زینبیون؛حزب الله؛ ایرانی؛ فاطمیون و ... سخت مشغول کار بودم...عطر و رایحه خوشی احساس کردم...فردی با گامهای استوار و محکم از کنارم عبور کرد...به من سلام کرد و خدا قوت گفت....من پاسخ سلام را دادم و با قلم مو کارم را ادامه دادم...با شنیدن کلمه قاعد  و احترام نظامی متوجه شدم سردار دلها ؛سردار سلیمانی است...تا خودم را به آن محدوده رساندم اتومبیل حرکت کرد.... آهی کشیدم و برشوربختی ام در دیدار اش  سر تکان دادم...تمام دیوار ها از تصاویر شهدای مدافع حرم پر شده بود....فقط آخرین مکانبخاطر باران و ...خالی بود...من و حمید با حوصله و کنجکاوی صحبت های امین را گوش می کردمو با مکث امین.... گفتیم ؛خوب ؛ادامه اش...امین لحن صداش عوض شد؛حالا فضای بیرون ماشین روشن و طلایی رنگ بود اما چشمان امین ابری و غمگین...گفت چند روز بعد شنیدیم سردار شهید شده ...آخرین قسمت نقاشی ...تصویر سردار سلیمانی شد...رهگذران اهل سنت و یا شیعی قلمهای که نقاشی می کردم می بوسیدند...برخی به تصویر سلام می دادند و من سرگشته و حیران روی داربست تماشایشان می نمودم...امین آب ده, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها